ترجمه مقاله

ایمن

فرهنگ فارسی عمید

۱. در امان؛ بی‌خوف؛ آسوده‌خاطر: ◻︎ مشو ایمن که تنگدل گردی / چون ز دستت دلی به تنگ آید (سعدی: ۱۲۳).
۲. [قدیمی] امین؛ مورد اعتماد.
ترجمه مقاله