بادانگیز
فرهنگ فارسی عمید
۱. انگیزانندۀ باد؛ آنچه سبب وزش باد میشود؛ بادآور.
۲. هرچیز که در معده تولید نفخ میکند.
۳. بادکرده؛ پرباد.
۴. (اسم) گُلی که به عقیدۀ بعضی هرگاه آن را به دست بمالند و در هوا بپاشند سبب وزش باد میشود.
۵. (اسم) زعفران.
۲. هرچیز که در معده تولید نفخ میکند.
۳. بادکرده؛ پرباد.
۴. (اسم) گُلی که به عقیدۀ بعضی هرگاه آن را به دست بمالند و در هوا بپاشند سبب وزش باد میشود.
۵. (اسم) زعفران.