بالاد
فرهنگ فارسی عمید
۱. اسب تندرو.
۲. یدک؛ جنیبت؛ اسب پالانی: ◻︎ من رهی پیر و سستپای شدم / نتوان راه کرد بیبالاد (فرالاوی: شاعران بیدیوان: ۳۹).
۲. یدک؛ جنیبت؛ اسب پالانی: ◻︎ من رهی پیر و سستپای شدم / نتوان راه کرد بیبالاد (فرالاوی: شاعران بیدیوان: ۳۹).