(اسم) [پهلوی: var] ۱. ضلع خارجی بنا یا زمین که بهطرف خیابان است: بَرِ شرقی بنا.
۲. بغل؛ آغوش: یکدیگر را در بَر گرفتند.
۳. [قدیمی] تن؛ اندام: جامه را در بر کرد.
۴. [قدیمی] سینه.
۵. [قدیمی] پهلو.
۶. [قدیمی] لبه؛ کنار.
〈 بر زدن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] برابری کردن: ◻︎ به برزنی که از او اندکی بیفروزند / به نور با فلک ماه بر زند برزن (عنصری: ۲۵۹).
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.