برابری
فرهنگ فارسی عمید
۱. برابر بودن؛ هموزن یا همسر بودن.
۲. روبهرو شدن.
〈 برابری کردن: (مصدر لازم)
۱. با کسی روبهرو شدن.
۲. دعوی همسنگی و همزوری کردن.
۳. ستیزه کردن.
۴. همدوش و همردیف بودن.
۲. روبهرو شدن.
〈 برابری کردن: (مصدر لازم)
۱. با کسی روبهرو شدن.
۲. دعوی همسنگی و همزوری کردن.
۳. ستیزه کردن.
۴. همدوش و همردیف بودن.