برخورد
فرهنگ فارسی عمید
۱. تصادف.
۲. ملاقات؛ به هم رسیدن دو چیز یا دو تن هنگام رد شدن و گذشتن از جایی.
〈 برخورد کردن: (مصدر لازم)
۱. همدیگر را دیدن؛ ملاقات کردن.
۲. تصادف کردن.
۳. [عامیانه، مجاز] باشدت وخشونت رفتار کردن.
۲. ملاقات؛ به هم رسیدن دو چیز یا دو تن هنگام رد شدن و گذشتن از جایی.
〈 برخورد کردن: (مصدر لازم)
۱. همدیگر را دیدن؛ ملاقات کردن.
۲. تصادف کردن.
۳. [عامیانه، مجاز] باشدت وخشونت رفتار کردن.