برگرفته
فرهنگ فارسی عمید
۱. برداشتهشده.
۲. نواخته؛ پرورده: ◻︎ چون قطره بر گرفتهٴ خود را جهان سلیم / بر آسمان رساند و از کف رها کند (سلیم: لغتنامه: برگرفته).
۳. بالابردهشده.
۲. نواخته؛ پرورده: ◻︎ چون قطره بر گرفتهٴ خود را جهان سلیم / بر آسمان رساند و از کف رها کند (سلیم: لغتنامه: برگرفته).
۳. بالابردهشده.