بی صفافرهنگ فارسی عمید۱. بیطراوت.۲. کدر.۳. بیاخلاص: ◻︎ تشنه بر خاک گرم مردن به / کآب سقایِ بیصفا خوردن (سعدی۲: ۷۰۷).