تاول
فرهنگ فارسی عمید
۱. جوانه.
۲. گوساله یا کرهالاغ: ◻︎ چنان ببینی تاول نکرده کار هگرز / به چوب رام شود یوغ را نهد گردن (اورمزدی: صحاحالفرس: تاول).
۲. گوساله یا کرهالاغ: ◻︎ چنان ببینی تاول نکرده کار هگرز / به چوب رام شود یوغ را نهد گردن (اورمزدی: صحاحالفرس: تاول).