تباهچه
فرهنگ فارسی عمید
۱. خوراکی که از گوشت و بادنجان درست کنند؛ بورانی بادنجان.
۲. کباب: ◻︎ نه مرد مفتی و قاضی شدم، که دارم دوست / بهین تباهچهای یا لطیف حلوایی (مظهر: لغتنامه: تباهچه).
۲. کباب: ◻︎ نه مرد مفتی و قاضی شدم، که دارم دوست / بهین تباهچهای یا لطیف حلوایی (مظهر: لغتنامه: تباهچه).