تبنکفرهنگ فارسی عمیدقالبی که زرگر یا ریختهگر فلز گداخته را در آن میریزد: ◻︎ تبنک را چو کژ نهی بیشک / ریخته کژ برآید از تبنک (عنصری: ۳۶۸).