ترجمه مقاله

تخلف

فرهنگ فارسی عمید

۱. خلاف کردن.
۲. خلاف وعده کردن؛ خلاف گفته یا پیمان خود عمل کردن.
۳. عقب ماندن؛ واپس ماندن.
ترجمه مقاله