ترجمه مقاله

ترشیده

فرهنگ فارسی عمید

۱. ترش‌شده.
۲. مادۀ خوراکی فاسدشده.
۳. [عامیانه، مجاز] ویژگی دختر مجردی که از سن ازدواج گذشته باشد.
ترجمه مقاله