ترجمه مقاله

تشخیص

فرهنگ فارسی عمید

۱. تمیز دادن و جدا کردن چیزی از چیز دیگر؛ معین کردن اینکه چه‌چیز از چه ‌نوع است؛ شناسایی: تشخیص بیماری او از عهدۀ پزشکان خارج بود.
۲. (ادبی) نسبت دادن ویژگی‌های انسانی به موجودات غیر ذی‌روح یا امور انتزاعی؛ جاندارانگاری.
ترجمه مقاله