ترجمه مقاله

تقدمه

فرهنگ فارسی عمید

۱. پیش افتادن؛ درپیش شدن؛ پیشی کردن.
۲. پیشکش کردن.
۳. (اسم) پیشکش؛ پیشکشی؛ هدیه.
⟨ تقدمهٴ معرفت: (پزشکی) [قدیمی] پیش‌بینی طبیب از عاقبت مرض.
ترجمه مقاله