ترجمه مقاله

توزین

فرهنگ فارسی عمید

۱. وزن‌ کردن؛ سنجیدن.
۲. [قدیمی، مجاز] خود را آمادۀ قبول کاری یا پیشامدی کردن؛ سنگینی کاری را تحمل‌ کردن و دل بر آن نهادن.
ترجمه مقاله