ترجمه مقاله

توسیط

فرهنگ فارسی عمید

۱. در میان قرار دادن چیزی.
۲. چیزی را از وسط دونیمه ‌کردن.
۳. میانجی‌ کردن؛ واسطه ساختن.
ترجمه مقاله