توطنفرهنگ فارسی عمید۱. وطن اختیار کردن؛ شهری را وطن خود قرار دادن.۲. [قدیمی] جا گرفتن.۳. [قدیمی] خود را برای امری یا پیشامدی آماده کردن و دل بر آن نهادن.