ترجمه مقاله

تولک

فرهنگ فارسی عمید

۱. زیرک.
۲. چابک.
۳. مرغ پرریخته.
⟨ تولک رفتن: (مصدر لازم) ریختن پَرِ پرنده تا پرهای تازه به‌جای آن بروید.
ترجمه مقاله