ترجمه مقاله

تکمه

فرهنگ فارسی عمید

۱. وسیله‌ای کوچک از جنسی سخت که برای بستن شکاف جامه یا تزیین آن به کار می‌رود: در دعوای دیروز تکمهٴ یقه‌اش کنده شده بود.
۲. وسیلۀ کوچکی که برای روشن‌وخاموش کردن وسایل برقی به کار می‌رود: تکمهٴ زنگ اخبار.
۳. هر برجستگی گوی‌مانند.
ترجمه مقاله