تکوکفرهنگ فارسی عمیدظرفی از طلا یا نقره یا چیز دیگر که به شکل جانوران از قبیل شیر یا گاو یا مرغ درست کنند و در آن شراب بخورند؛ ساغر: ◻︎ می گسار اندر تکوک شاهوار / خور بهشادی روزگار بهار (رودکی: مجمعالفرس: تکوک).