تیر
فرهنگ فارسی عمید
۱. سلاحی به شکل میلهای باریک و راست که با کمان پرتاب میشود و در ورزش، شکار، و جنگ از آن استفاده میکنند.
۲. گلولهای که از دهانۀ توپ، تفنگ، تپانچه، و مانند آن پرتاب میشود.
۳. فراوردهای بلند و محکم از جنس چوب، آهن، و مانند آن که در ساختمانسازی به کار میرود.
۴. هر چیز بلند و محکم از جنس چوب، آهن، و مانند آن: تیر چراغبرق.
〈 تیر پرتابی: [قدیمی] نوعی تیر که برای تیراندازی به مسافت دور به کار میرفته.
〈 تیر کشیدن: (مصدر لازم)
۱. درد گرفتن عضوی از بدن به حالتی که انگار سوزن در آن فرومیکنند.
۲. [قدیمی] تیراندازی کردن.
۲. گلولهای که از دهانۀ توپ، تفنگ، تپانچه، و مانند آن پرتاب میشود.
۳. فراوردهای بلند و محکم از جنس چوب، آهن، و مانند آن که در ساختمانسازی به کار میرود.
۴. هر چیز بلند و محکم از جنس چوب، آهن، و مانند آن: تیر چراغبرق.
〈 تیر پرتابی: [قدیمی] نوعی تیر که برای تیراندازی به مسافت دور به کار میرفته.
〈 تیر کشیدن: (مصدر لازم)
۱. درد گرفتن عضوی از بدن به حالتی که انگار سوزن در آن فرومیکنند.
۲. [قدیمی] تیراندازی کردن.