ترجمه مقاله

جان گزا

فرهنگ فارسی عمید

۱. آنچه روح را بیازارد و به آن گزند برساند؛ گزندرساننده به جان: ◻︎ بیا ساقی آن شربت جان‌فزای / به من ده که دارم غمی جان‌گزای (نظامی۵: ۷۸۵).
۲. آسیب‌رساننده.
ترجمه مقاله