ترجمه مقاله

جز

فرهنگ فارسی عمید

۱. صدایی که از برخورد آب به آتش یا هرچیز داغ شنیده می‌شود.
۲. صدای تف دادن چیزی در روغن؛ جزجز.
⟨ جز جگر زدن: [عامیانه، مجاز] به درد بی‌درمان مبتلا شدن.
⟨ جز زدن: (مصدر لازم) [مجاز]
۱. سوختن و جزجز کردن چیزی در روی آتش.
۲. از سوز دل ناله و زاری‌کردن.
ترجمه مقاله