خبزدوفرهنگ فارسی عمید= جُعَل: ◻︎ آن روی و ریش پُرگه و پُربلغم و خدو / همچون خبزدوی که کنی زیر پای پخج (لبیبی: شاعران بیدیوان: ۴۷۹)