خرج
فرهنگ فارسی عمید
۱. [مقابلِ دخل] هزینه.
۲. (نظامی) [مجاز] مادۀ منفجرهای برای پرتاب گلوله، موشک، و مانند آن.
۳. (فقه) نفقه.
۴. (اسم مصدر) [قدیمی] مصرف.
۲. (نظامی) [مجاز] مادۀ منفجرهای برای پرتاب گلوله، موشک، و مانند آن.
۳. (فقه) نفقه.
۴. (اسم مصدر) [قدیمی] مصرف.