خشنسارفرهنگ فارسی عمیدنوعی مرغابی بزرگ و تیرهرنگ با سر سفید: ◻︎ پیاده همیشد ز بهر شکار / خشنسار بود اندر آن رودبار (فردوسی: ۱/۱۹۱)، ◻︎ از آن کردار کاو مردم رباید / عقاب تیز برْباید خشنسار (دقیقی: ۹۹).