خشکامارفرهنگ فارسی عمید۱. تفحص؛ پیجویی: ◻︎ از فراوانی که خشکامار کرد / زن نهان مر مرد را بیدار کرد (رودکی: ۵۳۵).۲. (پزشکی) استسقا.