ترجمه مقاله

خضرا

فرهنگ فارسی عمید

۱. سبز: به‌سان مرغزار سبزرنگ اندر شده گِردش / به یک ساعت ملون کرده روی گنبد خضرا (فرخی: ۱).
۲. (اسم) سبزه‌زار.
ترجمه مقاله