ترجمه مقاله

خلقان

فرهنگ فارسی عمید

۱. کهنه؛ فرسوده. Δ در فارسی معمولاً در معنای مفرد به کار می‌رود.
۲. (اسم) جامۀ کهنه.
ترجمه مقاله