ترجمه مقاله

خوابیدن

فرهنگ فارسی عمید

۱. به خواب رفتن؛ خفتن.
۲. [عامیانه، مجاز] آرام شدن؛ آرام گرفتن.
۳. دراز کشیدن.
۴. [عامیانه، مجاز] بستری بودن.
۵. [عامیانه، مجاز] انباشته شدن.
۶. [عامیانه، مجاز] متوقف یا تعطیل شدن.
۷. [عامیانه، مجاز] راکد شدن.
ترجمه مقاله