ترجمه مقاله

خوان

فرهنگ فارسی عمید

۱. = خواندن
۲. خواننده (در ترکیب با کلمه دیگر): آوازه‌خوان، روزنامه‌خوان، روضه‌خوان، قرآن‌خوان.
ترجمه مقاله