ترجمه مقاله

خواندن

فرهنگ فارسی عمید

۱. قرائت کردن؛ مطالعه کردن.
۲. دعوت کردن به مهمانی.
۳. (مصدر لازم) آواز خواندن.
۴. تحصیل کردن؛ درس خواندن.
۵. کسی را صدا زدن.
۶. احضار کردن.
۷. فرا گرفتن؛ آموختن.
۸. (مصدر لازم) مطابق و هماهنگ بودن: این امضا با امضای او نمی‌خواند.
۹. [مجاز] دریافتن: از چشم‌هایش خواندم که غم بزرگی در دل دارد.
ترجمه مقاله