ترجمه مقاله

خون ریز

فرهنگ فارسی عمید

۱. ریزندۀ خون.
۲. [مجاز] قاتل و بی‌رحم.
۳. (اسم مصدر) [قدیمی] خون‌ریزی.
ترجمه مقاله