ترجمه مقاله

داد

فرهنگ فارسی عمید

۱. =دادن
۲. (اسم) (موسیقی) گوشه‌ای در دستگاه ماهور.
٣. (اسم مصدر) عطا و بخشش؛ عطیه.
٤. (اسم مصدر) [قدیمی] دادن.
٥. (اسم) [قدیمی] تقدیر؛ قسمت: ◻︎ ز خورشید تابنده تا تیره‌خاک / گذر نیست از داد یزدان پاک (فردوسی: ۲/۳۴۵).
⟨ دادودهش: [قدیمی] عطا و بخشش: ◻︎ به دادودهش گیتی آباد دار / دل زیردستان خود شاد دار (فردوسی: ۶/۲۶۵).
⟨ دادوستان: [قدیمی] ◻︎ ⟨ دادوستد
⟨ دادوستد:
۱. خریدوفروش؛ معامله؛ تجارت؛ سوداگری.
۲. [قدیمی] دادن و گرفتن.
ترجمه مقاله