دالان داری
فرهنگ فارسی عمید
۱. شغل و عمل دالاندار.
۲. (اسم) [مجاز] پولی که دالاندار از کسانی که کالایی در کاروانسرا خریداری کنند بهرسم انعام میگیرد.
۲. (اسم) [مجاز] پولی که دالاندار از کسانی که کالایی در کاروانسرا خریداری کنند بهرسم انعام میگیرد.