دثورفرهنگ فارسی عمید۱. کهنه شدن و محو گردیدن رسم.۲. چرکین شدن جامه.۳. زنگ آلوده شدن شمشیر.۴. ناپدید شدن نشان.۵. کهنگی؛ فرسودگی.