درآویختن
فرهنگ فارسی عمید
۱. گلاویز شدن.
۲. [قدیمی] آویزان شدن؛ چنگ درزدن.
۳. (مصدر متعدی) [قدیمی] آویزان کردن؛ معلق ساختن.
۴. (مصدر متعدی) [قدیمی] سرنگون کردن.
۲. [قدیمی] آویزان شدن؛ چنگ درزدن.
۳. (مصدر متعدی) [قدیمی] آویزان کردن؛ معلق ساختن.
۴. (مصدر متعدی) [قدیمی] سرنگون کردن.