ترجمه مقاله

دردانه

فرهنگ فارسی عمید

۱. مروارید بزرگ و گران‌بها که به تنهایی درون صدف را پر کرده باشد.
۲. [قدیمی] مروارید یکتا؛ درّ یتیم: ◻︎ سعدی به لب دریا در‌دانه کجا یابی / در کام نهنگان رو گر می‌طلبی کامی (سعدی۲: ۵۸۸).
۳. (صفت) [مجاز] عزیز؛ سوگلی.
ترجمه مقاله