دستاران
فرهنگ فارسی عمید
۱. مزدی که پیش از کار کردن به مزدور بدهند.
۲. شاگردانه؛ انعام: ◻︎ بستی قصب اندر سر ای دوست به مشتی زر / سه بوسه بده ما را ای دوست به دستاران (عسجدی: ۵۱).
۲. شاگردانه؛ انعام: ◻︎ بستی قصب اندر سر ای دوست به مشتی زر / سه بوسه بده ما را ای دوست به دستاران (عسجدی: ۵۱).