ترجمه مقاله

دسته

فرهنگ فارسی عمید

۱. آنچه مانند دست یا به‌اندازۀ دست باشد.
۲. چیزی که تمام آن یا دنبالۀ آن در دست گرفته شود: دستهٴ شمشیر، دستهٴ تبر، دستهٴ تار، دستهٴ کوزه، دستهٴ گل، دستهٴ علف، دستهٴ کاغذ.
۳. گروهی از مردم که در یک‌جا و با هم باشند یا با هم حرکت کنند.
۴. عده‌ای ورزشکار که در نوعی از ورزش با هم کار کنند.
۵. عده‌ای نوازنده و خواننده که آهنگی را با هم بنوازند و بخوانند.
ترجمه مقاله