ترجمه مقاله

دم بریده

فرهنگ فارسی عمید

۱. ویژگی جانوری که دمش را بریده باشند؛ ابتر؛ بی‌دم.
۲. [عامیانه، مجاز] شخص زرنگ و مکار و حیله‌گر.
ترجمه مقاله