ترجمه مقاله

دندان گیر

فرهنگ فارسی عمید

۱. [مجاز] چیزی که در دسترس و درخور استفاده باشد.
۲. [قدیمی] حیوانی که گاز بگیرد.
۳. [قدیمی] آنچه دندان به آن گیر کند و قابل جویدن باشد.
ترجمه مقاله