ترجمه مقاله

دوردست

فرهنگ فارسی عمید

۱. جای دور: ◻︎ ز بانگ سگان کآمد از دوردست / رمیدند گرگان و روباه‌ رست (نظامی۵: ۹۶۶).
۲. (صفت) چیزی که نزدیک نباشد؛ آنچه در دسترس نباشد.
ترجمه مقاله