ترجمه مقاله

دوسانیدن

فرهنگ فارسی عمید

۱. چسبانیدن؛ چیزی را با چسب به چیز دیگر چسباندن: ◻︎ بر آن صورت چو صنعت کرد لختی / بدوسانید بر ساق درختی (نظامی۲: ۱۳۴).
۲. خود را به کسی وابستن یا چسباندن.
ترجمه مقاله