راست روفرهنگ فارسی عمیدآنکه به راه راست میرود؛ کسی که از راه راست منحرف نمیشود؛ راسترونده: ◻︎ سعدیا راستروان گوی سعادت بردند / راستی کن که به منزل نرود کجرفتار (سعدی۲: ۶۴۷).