رایگان
فرهنگ فارسی عمید
۱. چیزی که بدون پرداخت پول یا بدون رنج و زحمت بهدست آید؛ مفت؛ مجانی.
۲. [عامیانه، مجاز] صمیمی.
۳. (قید) بدون دریافت حقالزحمه.
۴. ‹راهگان› [قدیمی] چیزی که در راه پیدا کنند.
۵. [قدیمی، مجاز] پَست؛ بیارزش.
۲. [عامیانه، مجاز] صمیمی.
۳. (قید) بدون دریافت حقالزحمه.
۴. ‹راهگان› [قدیمی] چیزی که در راه پیدا کنند.
۵. [قدیمی، مجاز] پَست؛ بیارزش.