رنگ زردی
فرهنگ فارسی عمید
۱. زرد بودن رنگ چهره.
۲. [مجاز] شرمندگی: ◻︎ طمع آرد به مردان رنگزردی / طمع را سر ببر گر مرد مردی (ناصرخسرو: لغتنامه: رنگزردی).
۳. (پزشکی) یرقان؛ زردی.
۲. [مجاز] شرمندگی: ◻︎ طمع آرد به مردان رنگزردی / طمع را سر ببر گر مرد مردی (ناصرخسرو: لغتنامه: رنگزردی).
۳. (پزشکی) یرقان؛ زردی.