زاغ سار
فرهنگ فارسی عمید
۱. زاغسر؛ آنکه دارای سر سیاه باشد.
۲. [مجاز] ظالم سرسخت.
۳. [مجاز] سیاهدل؛ سختدل: ◻︎ ازاین زاغساران بیآبورنگ / نه هوش و نه دانش نه نام و نه ننگ (فردوسی۴: ۲۸۶۷).
۲. [مجاز] ظالم سرسخت.
۳. [مجاز] سیاهدل؛ سختدل: ◻︎ ازاین زاغساران بیآبورنگ / نه هوش و نه دانش نه نام و نه ننگ (فردوسی۴: ۲۸۶۷).