ترجمه مقاله

زنجاب

فرهنگ فارسی عمید

۱. زنج درخت که سفت نشده باشد.
۲. هر مایعی که شبیه لعاب زنج و چسبناک باشد.
۳. (پزشکی) ترشح بعضی از زخم‌های پوستی.
ترجمه مقاله